جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ فروردین ۱۰, شنبه

نما آهنگ "بوی بهار"

 نما آهنگ "بوی بهار" اثر کاسپین ماکان
***
شعر
صدا
تصاویر تاریخ و طبیعت
صدابرداری و تنظیم
تهیه و تدوین
توسط کاسپین ماکان

به مناسبت فرا رسیدن بهار و آغاز سال ۱۳۹۲ و به منظور تحریم انتخابات

۱۳۹۲ فروردین ۱, پنجشنبه

بهار ما

بوی بهار و آواز پرندگان را به خاطر نمی آورم...
سال هاست که سبزه، در سفره هفت سین ما،
در انتظار از راه رسیدن بهار، خشک می شود.
گر چه سودجویان، سبزه را پیش روی ما، نقاشی می کنند.
ولی می‌دانیم که آن را، در پس پرده، به آتش می کشند.
و عده‌ای هم به اشتباه گٔل‌های بی‌ طراوت مصنوعی، به یکدیگر، هدیه می دهند...
اما همچنان بهار، شرمسار از آمدنش، 
وقتی‌ میهن هنوز، در تصرف جنایت پیشه گان و چپاول گران، می سوزد...
*** 

نسل دانایان در زیر خاک مدفون گشته اند یا در زندان‌ها اسیر، و یا دور از وطن، سرگردان.
آری بهار، در راه نیست،
هنگامی که حتا یک سین هم بر سفره بسیاران،
در سرزمین زرین، یافت نمی‌شود!
و به جای هر سین،
بوی خون و باروت، صدای رنج دردمندان، در فضا و زمان، پر شده است.
باران، تلنگر بر پنجره را فراموش کرده،
پرنده ها دیگر، کنارمان نمی‌‌خوانند،
بهار، از پشت در‌های بسته خانه ها،
در سکوتی غم انگیز، عبور می‌کند،
بی‌ آنکه به یاد بیاوریم،
امید که هرگز، خاموش و خود نگر نمانیم... 
کاسپین ماکان
فروردین ۱۳۹۲


۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

روز زن


بیشتر اسلام گرایان، به ویژه در حکومت ملایان، اگر دستشان به خورشید می‌رسید، حتما تا الان یک تکه پارچه هم روی خورشید کشیده بودند تا مبادا کسی‌ او را ببیند! چون خورشید خانم هم یک زن است، که اگر لحظه‌ای نباشد، لحظه بعد جهان نابود می‌‌شود.
به امید اینکه همه خورشید‌های روی زمین با تمام شجاعت از حق خودشان در برابراسلام یا هر ایدئولوژی غیر انسانی‌ دفاع کنند.

کاسپین ماکان


۱۳۹۱ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

فیلم مستند تاریخی قنات



بخش اول مستند قنات

بخش دوم مستند قنات

فیلم مستند علمی باروری ابرها

این فیلم را در سال ۱۳۷۹ کارگردانی کردم که در تلویزیون ایران و روسیه پخش شد. در نتیجه آن به علما برخورد و آخوند محسن قرائتی طی نامه ای نوشت:
برای بارش باران نزد ما بیایید، تا ما از خدا بخواهیم...! 
در جواب وی، معاون وزیر نیرو وقت پاسخ داد:
"اگر دعای شما کارساز است، بهتر است با این روش مشکل کم آبی تهران و قم را حل کنید!"

کاسپین ماکان




بخش اول مستند باروری ابرها



بخش دوم مستند باروری ابرها



معاوضه خون!

به این فرتور از شورش ۱۳۵۷ توجه کنید، با حجاب و بی‌ حجاب، ریشو و تراشیده، با کراوات و بی‌ کراوات... مردم آزاد بودند و بیشتر آنها از یک رفاه نسبی‌ برخوردار بودند، به ویژه در اندیشیدن هم آزاد بودند، مگر اینکه با تز‌‌های فکری پوشالی و ایدئولوژیک، قصد ویرانی داشتند و به منافع ملی‌ ضرر میرساندند یا با اقدامات تروریستی امنیت جامعه را به خطر می‌‌انداختند!


آنها دانسته و ندانسته در یک توطئه بر علیه خودشان شرکت کردند و آزادیشان را با مرگ، شکنجه، تجاوز، زندان، ویرانی، فقر، بیماری... معاوضه کردند!

کاسپین ماکان



تصویری از انقلاب ۵۷

۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه

هم غربی، هم شرقی‌ برای جمهوری اسلامی!

شاید رهبران رژیم ضّد انسانی‌ اسلامی، در آغاز حکومت ننگین خود، با طرح این شعار ( نه شرقی‌ نه غربی، جمهوری اسلامی ) می‌پنداشتند؛ دنیا را فتح خواهند کرد و اسلام را برای استثمار، چپاول و غارت صادر میکنند...!
این جماعت بی‌خرد، امروز به این نتیجه رسیدند که توافق با شرق و غرب باعث پایداری حکومت می شود. بدون تردید این دوره تا فروپاشی رژیم، چندان طول نمی کشد، مشروط بر بیداری و آگاهی‌ مردم نسبت به جنایت‌های آنان، پرده برداشتن از تمام حقیقت وپی‌ بردن به پوچی ادیان و مذاهب به ویژه قوانین مستبدانه و غیر بشری اسلام...!

آگاهی‌ ایرانی‌ و آزادی ایرانم آرزوست
کاسپین ماکان



سخنرانی‌ کاسپین ماکان در دانشگاه جرج واشینگتن در واشنگتن دی‌ سی‌، آمریکا

رژیم مستبد اسلامی از آغاز تشکیل موتوری را طراحی کرد که سوخت آن، "خون" بوده ...! محور این موتور، تنها با خون جوانان و آگاهان جامعه می گردد و سیستم خنک کنندهٔ آن، "دروغ و نیرنگ" است!

کاسپین ماکان


قاتل ندا کیست؟

نگاهی‌ به رهبران رژیم و اصلاحات، بیاندازید، خون ندا و هزاران ندا در بیش از ۳۰ سال، هنوز بر دستانشان خشکیده است...!
بدون تردید افرادی که از این جنایتکاران، پیروی و آنان را حمایت می کنند، در قتل ندا و نداها شریک هستند.

کاسپین ماکان


۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

سند دیگری از جنایات رژیم اسلامی و شایعه پردازی های آنان راجع به قتل ندا آقاسلطان

این فیلم سند دیگری از جنایات رژیم خونخوار اسلامی است، که پرده از شایعات و دروغ پردازی های آنان بر می دارد. 
ندا آقاسلطان، با گلوله مستقیم مزدوران حکومت، از ناحیه ریه سمت چپ، مورد هدف قرار می گیرد و پس از تلاش نافرجام برای نجات وی، سرانجام توسط مردم، در شرایطی که هنوز علائم حیاتی دارد، به بیمارستان منتقل می گردد، ولی پیش از ورود به بیمارستان در دستان استاد موسیقی اش در حالیکه می گوید: "قلبم می سوزد،" جان می سپارد. 

با سپاس فراوان از تمام هم میهنان دلیری که برای زنده نگاه داشتنِ ندا و انتقال وی به بیمارستان کوشیدند.


کاسپین ماکان



This is another proof of Iranian Regime crimes that disclose their lies and rumors. Neda Agha-Soltan was targeted directly of the left lung by Regime agents. After the failed attempt to rescue, people transferred her half-alive body to the hospital, but before entering the hospital while she was saying: "My heart is burning" dead in .her music teacher's hands
Caspian Makan







۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه

پژواک جانم

"پژواک جانم"

سرباز ایران زمینم،
یکی از هزاران بابکان در خاک پاکم
سرشتم مهرورزی،
پیشه ام دانش اندوزی
دوست داشتم مادر باشم،
تا به هنگام زاد فرزند،
به جای قتل جاندار، درخت بکارم
و به کودکم،
به جای تحمیل دین، خرد بیاموزم
ولی‌ به شوقِ وطن و در پی رهایی،
فریادی در گلو، حبس داشتم،
که پاسداشت وطن را،
به آرزوهایم ترجیح دادم
پس با شما همرزم و همراه گشتم

آیا هنوز به یاد دارید مرا؟
وقتی در جمعتان،
گلوله سُربیِ بی خردان،
قلبم را نشانه رفت و چهره ام را غرق به خون کرد؟
در آن گاه، درد را فرو خوردم
تا مبادا نظاره گرانم
از سر وحشت،
میدان را به دشمن سپارند
مرگ را در آغوش کشیدم
تا نهال آزادی جاوید ماند
و با واپسین سوی بینایی،
چشم به گام‌هایتان دوختم

در صباحی گذرا،
همگرا و هم پیمان بودید
دست به دست هم،
یکصدا و هم نفس،
فریاد بودید
اما در درنگی،
سبز و فریب و سکوت،
گسست پیوند سرختان
با وعده آذر و بهمن،
خانه نشینتان کردن
رسمِ آنان مکر است،
اشکالتان باور...

خاطرتان هست ضجه های مادرم؟
مویه خواهرم؟
رنج معشوقم،
فغان یاران،
اندوه جهان را؟

ندیدید اشکِ اشکان،
مرگِ کیوان،
گور گمنامان،
جوان در زندان،
سرِ خونینِ شبنم و شهرام را؟
هزاران پیکرِ در هم تکیده را چطور؟
پیام فرزاد را خواندید؟
شنیدید ندایم، پژواک جانم؟

مامِ میهن به ستوه آمده
گاهِ رهایی به سر آمده
برخیزید و باز ستانید میهن
ز چنگال و دندانِ اهریمن
برانید دشمن
ز کوی و برزن


کاسپین ماکان
زمستان ۱۳۹۱


۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

زندانی به وسعت دنیا!

زندانی به وسعت دنیا!

وقتی‌ نمی‌‌توان بوسه به خاک وطن زد،
و یا عطر گٔل‌هایش را بویید،
وقتی‌ از پیکر بی‌ جانمان هم در وحشتند، 
و حضورمان را در وطن، نشانِ ممنوع می‌‌زنند،
پس به زندان دنیا خوش آمدیم!
چه فرق می‌کند؛ در اوین به زنجیر باشیم،
یا در پهنه ی دنیا اسیر؟
وقتی‌ در خاکمان به خاک  نمی‌‌رویم
و وقتی‌ در خواب هم، به خواب؟
چون دیرزمانیست که بی خردانِ اسلامی، 
اندیشه را به آتش می کِشند
و فرزندان ایران زمین را به مسلخ و دار،
                      ***
خودستایان، سرزمینمان را به ویرانگاه بدل ساخته و خود،
به گوشه ای خزیدند، یا به رنگ دیگر برآمدند،
اما من و تو همچنان اسیریم، چه در وطن، یا که غربت...

کاسپین ماکان


پاسپورت کاسپین ماکان