جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

خجسته سالروز جهانی‌ زن

خجسته سالروز جهانی زن

زنان ایران سال هاست که برای حقوق خویش و برابر خواهی مبارزه میکنند،
در این راه، "ندا آقا سلطان" از این جمله بود.
وی سمبل یک زن آزاد اندیش و مخالف هر گونه تبعیض، به ویژه تبعیض جنسیتی بود و تنها راه تحقّق خواستههای زنان را، در جدایی حکومت از دین می دانست.
ندا از هیچ دینی پیروی نمی کرد، در عین حال عاشقانه خداوند را ستایش می کرد.
او از حجاب بیزار بود و آن را کاملاً بیهوده میپنداشت، معتقد بود که حجاب اهانت مسلّم به زن و مرد است.
میان زن و مرد، هرگز تفاوتی قائل نمیگشت و همه را یکسان مینگریست.

***

در ۸ مارس، به مناسبت گرامیداشت روز جهانی زن، این عکس را به یاد ندا و به احترام همه زنان آزادی خواه جهان، تقدیم می کنم.

کاسپین ماکان









۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

پاسخی به صحبت های اخیر آقای مهاجرانی، وزیر سابق ارشاد در دورهٔ آقای خاتمی

آقای مهاجرانی،
پیش از هر مطلبی از شما تشکر می‌کنم که مثل برخی‌ حداقل عقاید خود را پنهان نمیکنید و باد شما را به سوی خود نمی کشاند.
اما جنابعالی با وجود اینکه تا این اندازه رهبر استبداد در ایران مورد ستایشتان قرار دارد و اظهار داشتید پروندهٔ پاک و سپیدی دارند، تعجب می‌کنم چطور ایشان را تنها گذاشتید و در خارج از وطن هستید، به انگلیس پناه بردید، کشوری که سالهاست چشم طمع به ثروت سرزمین مان دارد، همان‌هایی‌ که سیاستشان یکی‌ از عوامل شوربختی و نیرنگ هاست... بگذریم، پرسش اینجاست که چگونه می‌توان از جنایتکاران و سیستمی‌ که بر اساس خون و جان انسان پای ریزی شده، انتظار اصلاح شدن داشت و بعد هم دوباره آنان را برای حاکمیت مجدد با همان اصول و ایدئولوژی برگزید؟

چرا آنگونه که شما و همتایانتان میگویید; ۸۰ میلیون مردم بایستی دوباره رژیمی‌ را انتخاب کنند که همه چیز آنها را به تاراج برده‌اند... 
رژیمی‌ که تنها دلیل بقا آن به مدت ۳۲ سال، چیزی جز جنایت و دروغ نبوده است!
به تعبیر شما، همانطور که در نطق اخیرتان به وضوح اعلام کردید، این است که برای رهایی و رسیدن به دموکراسی نباید سریع عمل کرد، یعنی ۲ سال کم است! مردم باید ۳۰ سال دیگر هم سرکوب شوند، تا عده‌ای به جای نام "اسلام"، این بار به نام "اصلاح" فرصتی بیشتر برای منصب و قدرت بیابند... پادشاهی پهلوی تنها به فاصلهٔ چند ماه فشار ممتد، سقوط کرد، هر چند شاه تلاشی برای متوجه ساختن مردم، نسبت به فریبی که از سوی بیگانگان، به خصوص اسلام گراها خوردند، نکرد، همه چیز را رها کرد و کنار کشید. گر چه حقیقت نشان میدهد که پادشاهی پهلوی نیازمند ریفرم بود، نه تغییر، که البته پذیرفته هم شده بود... آزادی‌هایی‌ که امروز مردم بخاطرش شکنجه میشوند و یا به قتل میرسند، آن هنگام در آن غرق بودند، غیر از چند مورد سیاسی، که زمینه برای بهبود فراهم شده بود...
اما به هر جهت روشن است که سردمداران حکومت اسلامی، به این سادگی‌ کنار نمی‌روند. به قول آقای خمینی که اگر همهٔ ملت بگویند نه، من میگویم بله... ولی‌ این مردم هم، مردم آن زمان نیستند، امروز خواسته‌هایشان مشخص است و در عین حال به سطوح آمده‌اند، می‌بینید که چگونه در خیابانها مرگ را می‌پذیرند ولی‌ ذلّت را هرگز... میدانید که این به اصطلاح شما انقلاب اسلامی، اولا هرگز پیروز نشد، دوما از همان سال ۵۷ تا کنون، جنبش بیداری توسط آگاهان و لایه‌های مختلفی‌ از جامعه شکل گرفته و بدیهیست جنبش مردمی سال ۸۸ هم در پی‌ آن بوده و تازگی ندارد... 
به هیچ عنوان نمی‌توان آن را انکار کرد... 
برای درک آن کافیست نگاهی‌ به رخدادهای پیش از سال ۸۸ بیاندازید و ده‌ها هزار انسانی‌ که فریاد اعتراض و آزادیخواهی داشتند... 
که رژیم آنان را با توجیح حاکمیت الهی به کام مرگ کشید. کشتار و صدها ترور، اسناد و مدارک بجایی مانده، گورهای جمعی و بازماندگان همه خود بیان گر این مطلب است. اما خون این بسیاران و جاویدنامان امروز سراپای تمام رهبران حکومت اسلامی و حامیان آنان را فرا گرفته است.

رشد و بلوغ اندیشه انقلاب ۸۸ به آنجا رسیده که شعار امروز مردم مرگ بر دیکتاتور است. 

سخن از مردمیست که شاید بتوان گفت %۱ یا حدود ۱ نفر از هر ۱۰۰ ایرانی‌ به دست خونخوارانی که شما تاییدشان می‌کنید ، تنها به خاطر عقایدشان به قتل رسیدند و حدود %۱۰ کشور را ترک کردند و بیش از %۹۵ مردم به هر شکلی‌ دچار آسیب‌های متعدد اجتماعی، روحی‌، جانی و اقتصادی گشته اند. حال چگونه می‌توان این فجایع را جبران کرد؟ و با کدامین استدلال می‌توان این تشکیلات فاسد و جنایتکاران را اصلاح کرده و دوباره اسلحه را به دست آنان سپرد؟ بهتر است خرد و خواست مردم را جدی بگیرید و به شعور ایشان توهین نکنید! فریاد رسای ملت را بشنوید و پیکرهای غرق به خون‌های سرخ را ببینید... خواست اکثریت مردم دردمند، برچیدن بساط و معرکهٔ حکومت اسلامیست!

خوشبختانه فرزندان ایران زمین بیشتر از هر زمان دیگر هوشیار هستند، به ویژه نسل جوان دیگر فریب عوام فریبی‌ها را نمیخورد و بدانید آنان بسیار سریعتر از منطق شما، دشمن را شکست میدهند و با افتخار پرچم آزادی و آزادگی را بر بلندای خاک ایران برافراشته خواهند کرد.

کاسپین ماکان
اسفند ۸۹
 
ویدئو سخنرانی‌ آقای مهاجرانی در ۲ بخش در لینک‌های زیر قابل مشاهده است:
http://www.youtube.com/watch?v=DLbGFNZVT2g

http://www.youtube.com/watch?v=6E4ClLlYo4c&feature=related





۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

دختران و زنانی که همواره مایهٔ مباهات میهن هستند

چگونه می‌توان از حقوق انسان، به ویژه مبارزه با آپرتاید جنسی‌... و بیشمار خواستهای مدنی و حتی اولیهٔ افراد، و بطور کلی‌ "اصلاحات"، در حکومت اسلامی سخن گفت، در حالی‌ که بدیهیست، جنایت و سرکوب، ذات اسلام است!؟
کجایند اسلام گرایانی که می‌‌پنداشتند؛ راه سعادت و آزادی در حاکمیت اسلام بوده و بایستی برای جستجو و حصول آن، تنها راه آقای خمینی دجال، که همانا اهداف اسلامی بوده را، پیمود...!؟
می‌توان بسیاری از اینان، از جمله رهبران اصلاحات و برخی‌ از سردمداران و بانیان تشکیل حکومت را در زیر خاک یافته و یا در غربتی، فرسنگها دور از وطن دید و در این سرانجام نیز، عده‌ای هم لابه لای دندان‌ها یا درون معده رژیم سی‌ و دوساله نمایان هستند...! 
رژیمی‌ که به خود و پرورش یافتگانش، رحم نمیکند، چطور می‌توان انتظار همسویی با حقوق مردم، و مروّت با آنان را داشت...!؟
همواره تاریخ ثابت کرده است، که استبداد مذاهب، جز عقب ماندگی، سؤ استفاده و کشتار انسان‌ها هیچ ارمغانی را به دنبال نداشته است.اکنون امید است در رخداد رنسانس در جوامع اسلام زده، بسیاران به بینش و خرد افزون دست یابند تا پس از آن، عقاید و هر گونه ایدئولژی خود را درشخصی ترین لایه‌های درونی خویش، فقط برای خود نگهدارند... !

بدانیم که این دانستگی، کلید رهایی و آزادگیست.
راز شکست دشمن، گذر از دیوار‌های نادانی و اطاعت کور است و امروز چشم امیدمان به خردمندی و شجاعت فرزندان ایران زمین است... .

دختران و زنانی که همواره مایهٔ مباهات میهن هستند.

کاسپین ماکان














۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

قتل هزاران انسان به جرم خردمندی


قتل هزاران انسان به جرم خردمندی

بهمن ۱۳۵۷ یورش دوبارهٔ بقایای اسلام، به سرزمین ایران و تشکیل حاکمیت اسلامی بر پارسیان بود...
در این بیش از سه دهه، هزاران انسان، به جرم خردمندی و آزاد اندیشی‌ به دست رهبران حکومت اسلامی، به فجیع ترین شکل ممکن به قتل رسیدند، متاسفانه عده بسیاری، این جانیان را دانسته یا نادانسته حمایت کردند، بقیه چشم‌هایشان را بستند و سکوت را ترجیح دادند.
اما به تدریج هر دو دسته خود نیز، قربانی ایده‌های ضد بشری جابران اسلامی شدند.
امید است اکنون با تفنگ آگاهی‌ و اتحاد، تا ابد، میهن را از وجود شیاطین پاک کنیم و به این ترتیب روح همهٔ جاوید نامان را خرسند و رها سازیم پاسداشت وطن و هموطن، وظیفه یکایک ماست.

کاسپین ماکان




۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

خدا اعدام شد!

خدا اعدام شد!
ادعای افراد به عنوان خدا و یا نماینده او در جهان قدمت دیرینه دارد، از این روست که ادیان و مذاهب بسیاری شکل گرفتند.
متاسفانه این موضوع در کشور ما از حدود چهارده قرن پیش، شدت گرفت و همچنان در جامعه امروز نیز ادامه یافت است، آن هم میان افرادی که همواره به دنبال امام و امامزاده می گردند تا بلکه بتوانند برای بدی و گناه، خودشان را فریب دهند.
شوربختانه این دسته از افراد هرگز نمی توانند مثل میلیارد‌ها انسان در سراسر جهان به طور عادی زندگی‌ کنند.
طبیعیست در نتیجه خرافه پرستی‌های آنان زمینه برای سؤ استفاده و چپاول ملت فراهم میشود، به همین لحاظ سال هاست که عده‌ای دچار توهماتی شده‌اند، از جمله آقای خمینی و ادامه دهندگان راه وی از جنایتکاران که بگذریم، نمونهٔ دیگری هم در سال های گذشته ظاهر شد ورزشکار مشهوری که جالب است عرض کنم این فرد برای معرفی خود به عنوان امام شمارهٔ دوازدهم آگهی هم، بویژه در شهر تهران منتشر میکرد. 
اما مردی که اخیرا در جنوب کشور ادعای خدایی کرده بود، به دستور حاکمان رژیم اسلامی اعدام، که نه در حقیقت به قتل رسید!
شایان ذکر است که این فرد در گذشته از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ میان ایران و عراق بوده است، ولی‌ پس از آن به مخالفت با همتایان خود می‌پردازد. بدون هیچ قضاوتی، توجه شما را به این نکتهٔ مهم جلب می‌کنم که اولا خدا بسیجی‌ بوده، دوماً بالاخره معلوم شد، خدا مذکر است . معلوم نیست چرا این از خدا بی‌ خبر، دنیای به این بزرگی‌ را کنار گذاشته، و در ایران ظهور کرده است؟
و تعجب از حکومتی ها! برای اینکه این خدا خودش با پای خودش آمده و اعتراف کرده؛ خود خداست.
حکومت اسلامی هم که آقای خامنه‌ای را به عنوان نماینده خدا دارد، بندهٔ مخلص خدا هم که فراوان هست، پس دیگر چرا اعدامش کردند!؟ کافی‌ بود آقای احمدی‌نژاد هم خجالت را کنار میگذاشت، میگفت که دوازدهمیست، حال اگر یک نفر هم این وسط بیانیه صادر میکرد، طوری نمی‌شد، خلاصه به این ترتیب میتوانستند با موشک‌های اتمی‌ که چینی‌‌ها برایشان ساختند، دنیا را نابود کنند، بعد هم سر فرصت، یک اسلامی اش را بسازند. برای آنکه از شرّ این زن ها هم راحت بشوند، خلقشان نکنند، که اینقدر هم به خاطرشان به گناه نیافتند، تازه آخرش هم مجبور نشوند سنگسار کنند یا بکشند یا اصلا میتوانستند بدون مو و این جور چیزها درست کنند یا از اول همه را با پارچه‌ ی روی سر، می‌‌آفریدند. به نظرم آنها حتی میتوانستند یک چیزی هم سر حیوانات کنند، تا خیالشان از آن بابت هم راحت شود که دائم مجبور نشوند که قوانین سانسور در مورد حیوانات را هم در پخش تلویزیون ایجاد کنند.
با این همه روشن شد که عوامل رژیم اسلامی، منافعشان را بر همه چیز ترجیح می دهند. 

حتی خدا را می کشند، چه رسد به مردم...!

صرف نظر از همهٔ این کنایه ها، ضمن محکوم کردن این جنایت، سردمداران رژیم باید بدانند که با هر قتلی که انجام میدهند، مردم را آگاهتر و خود را به زوال و نابودی ابدی نزدیکتر میکنند.

کاسپین ماکان


http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/01/110131_l22_egei_excution.shtml

http://www.youtube.com/watch?v=ySUOgcCWUno





۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

یادداشت پرزیدنت شیمون پرز خطاب به ندا

یادداشتی که پرزیدنت "شیمون پرز" خطاب به "ندا" نوشت و به همراه تندیس کبوتر دوستی‌ و همچنین پیام صلح اسرائیل، در ملاقاتش با کاسپین ماکان، به مردم ایران تقدیم کرد.



ندا،
آزادیخواه فراموش نشدنی‌ ...
درخششی که از شجاعتتان تا ابد باقی‌ خواهد ماند
شیمون پرز
3 /22 /2010






۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

اعدامِ گل


هر روز گلی را به جوخهٔ مرگ میکشانند و ما همچنان در سکوتی مرگبار، گویی در انتظار غلبهٔ کامل دشمن و مرگِ همهٔ آگاهان نشسته ایم، آن هم به فرمان آنانی‌ که خود از طراحان یا ناظران اینگونه کشتار ها بوده و هستند.
رهبران حکوکت اسلامی و اصلاح طلبان و پیروان رژیم، باید به خود بیایند و بدانند که سرانجام، دیوار استبداد بر سرشان فرو خواهد ریخت و جز روسیاهی هیچ چیز برایشان باقی نخواهد ماند.
و امروز سکوتِ برخی، بزرگترین خیانت به مردم و میهن است.

به امید سرنگونی رژیم اسلامی با هر طیف و عقیده


کاسپین ماکان



Sarah (Zahra) Bahrami
Iranian-Dutch

۱۳۸۹ دی ۲۳, پنجشنبه

A message for women and mothers of Iran from Caspian Makan on the occasion of the passing of prince Alireza Pahlavi


Ever since the Islamic regime lay it's dark shadows on the land of Iran, the seeds of grief were planted in the hearts of all Iranians.With passing of each day they looted our resources one by one.As if many were mesmerized and were even giving away their most basic rights to the rulers. In return they would slowly forget how to smile. It has been more than thirty years that due to all the repression and crimes, and also due to complete incompetency during the war, we have all been hurt one way or another, resulting in tears and agony.Unfortunately throughout all this, the Pahlavi family who are the true servants of the people have met disloyalties and have been forgotten in an unjust silence.Throughout our contemporary history the Pahlavi clan have done the biggest service to our society in order to build a free land, richness in culture and national sovereignty. Although the Islamic regime has done it's best to portray these services as worthless, especially to the young, nevertheless after so many years they have not been able to wipe out the traces of the Pahlavis across the country.Reza Shah the Great and Mohammad-Reza Shah Pahlavi were able to turn the difficulties into miraculous progress in a short period of time. The father and the son tried sincerely to return people who had been beaten back by Arabs and other greedy enemies to their rightful position as proud Iranians. But unfortunately history showed once again that we exchanged this gift of freedom, science, respect and sovereignty with Islam and religion. We have sacrificed ourselves as well as our children in the illusion of a better future. We did not heed the words of Molana Rumi when advised us that the way to progress lies within us not with backwards laws of religion coming out of the minds of the con men. Others thought that the country needed to be destroyed so that their failed ideologies could be implemented.How ruthless we were when we forced out our father who had build this house for us. It didn't take long for his broken heart and teary eyes to succumb to death; A man who loved his country and the children of his country until his last breath.The Descendants of the ShahEach one of us owe it to Queen Farah Pahlavi who has had a big loving effect in the promotion of Iran's cultural position especially towards Iranian women's position in society. She has also witnessed disloyalties toward the Pahlavi family in disbelief in the past years. She took it to heart when Iranian children became victims of war and crimes. The Queen first lost her land and then her princess Leila and now prince Alireza. I must cry. We have all lost him. Have we asked ourselves what has been happening to us where our heritage is looted like this?In many countries even 50 year old historical items are carefully preserved. And I am amazed that we are destroying the remains of thousands of years of monarchy with our own hands.Unfortunately the loss of prince Alireza has delivered another blow to our proud heritage. It's clear that the responsibility for the death of Alireza, just like many other youngsters rests on the shoulders of the despised Islamic regime. Even after being away from Iran for 32 years, his dedication to the country was so intense that we can certainly claim that he died for his country.Prince Alireza was one of the four jewels left of this priceless gem and he left us in solace. His death is a message of awakening for Iranians. Many nationalists and many innocent youngsters in the aftermath of Iran's presidential election last year, including Neda who died bravely with her kind eyes have tried to teach us a lesson: there is no love above the love for one's country.They died and we feel their absence and we really need them. Let us not forget that the dead never need our sympathy.Queen Farah Pahlavi just like all other mourning mothers of our country has lost her son to the Islamic regime. Yet she is still looking up to the young to free the country from the occupiers and criminals.And to our brave girls, women and mothers: you are all God's gift on Earth and you sow good deeds on Earth. Therefore, now at the outset of the anniversary of the removal of Hejab by Reza Shah the Great (an act to promote women's participation in society) I would like to request all those who love the country, especially women and mothers to use the little time that is left to sympathize with Queen Farah Pahlavi who is a symbol of resistance and to rise up.You should all shout for freedom out of respect for the blood of Neda and Ashkan and the beautiful soul of Alireza and all those whose names will be remembered.
These are shouts of bravery.
Long live a free Iran

Caspain Makan
Jan, 5 2011



۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبه

تسلیت به ملت ایران و ابراز همدردی با بازماندگان قربانیان حادثه هوایی


با کمال تاثر به خاطر مرگ تأسف انگیز نزدیک به هشتاد نفر از هم میهنان که در سانحهٔ سقوط هواپیمای مسافربری، از بین رفتند.

هر روز اخبار ناگوار مرگ انسان از وطن شنیده میشود...!
که اگر تنها اندکی‌ تامل در بررسی‌ دلایل آن کنیم، به سادگی‌ در خواهیم یافت که ریشه اصلی‌ تمام این اتفاقات به لحاظ بی‌ توجهی‌ دستگاه حکومت، نسبت به مردم است...همواره حضورشان جز مرگ و تباهی، هیچ چیز دیگری را به دنبال نداشته است.
و انگار تبهکاران اسلامی تا یک به یک ما رو از بین نبرند، حاضر به کناره گیری نیستند، این ملت هر روز به خاطر بی‌ کفایتی اینان، جان می‌‌سپارند...مرگ بدلیل آلودگی‌ شدید هوا در کلان شهر‌ها از جمله تهران، بیشترین آمار تصادفات جاده‌ای و شهری، سوانح هوایی بی‌ شمار، عدم رسیدگی به موقع به هنگام وقوع بلایای طبیعی، مثل سیل و زلزله، نبود امکانات درمانی، گسترش روز افزون اعتیاد، خصوصا میان جوانان، فقر و گرسنگی، به ویژه در مناطق جنوبی کشور و صد‌ها مورد دیگر... قابل ذکر است که در تمام موارد یاد شده تقریبا رتبه نخست را در جهان به خود اختصاص دادند..! حال این همه رنج و مرگ کافی‌ نیست!؟ که از طرف دیگر قتل، شکنجه، تجاوز، سنگسار، سرکوب، زندان و انواع و اقسام فشار‌های اجتماعی و مجازات‌های ضد انسانی‌ بر سر این مردم مظلوم و رنج کشیده که هر لحظه بیشتر میشود، وارد میسازند..!؟
تنها راه توقف این کشتار ها، اتحاد برای سقوط حکومت اسلامی و برقراری آزادی و سکولاریزم است.
ندایمان در این باره‌ می‌‌گفت؛ در شرایط پیش آماده، همه وظیفه داریم و هر کسی‌ اثری می‌‌گذارد.
دست در دست هم، ایران را آزاد کنیم.

کاسپین ماکان
نوزدهم، دی‌ ۸۹


Photos by Esfandiar Asgharkhani 

To Neda - برای ندا


The secret of love

Once again, my heart is heavy
As if she is still waiting
Love is not about the past nor the future
It has no beginning and no end

***

Your heart full of kindness, takes over my existence
It was with you when I could taste how it was to become better yet,
My young heart has been perishing since you are gone
With your departure,
A deep scar has decorated my soul
And this burning wound, will always remain with me
What's left from the past is a Spring that looks more like Autumn
I have a deep desire to leave it all
As I will only be truly free when I kiss the face of death...

" Caspian Makan "











برای ندا ...



"راز عشق"


دلم گرفته دوباره

انگار هنوز منتظره

عشق که دیروز و فردایی نداره

آغاز و پایانی نداره


* * *

قلب آکنده از مهرت، سراسر وجودم

طعم بهتر بودن را با تو چشیدم اما

در فراغت، فرسود، دل جوانم

با رفتن تو ، زخم عمیقی به جان نقش بست

که سوزش این زخم، یادگار ماندگار توست

از گذشته خزونی در بهاران پیش رو مانده

اکنون شوق جان سپردن دارم

آنگاه آزادم که بوسه بر سیمای مرگ نهم


" کاسپین ماکان "

جاوید نام علی صارمی






آزادگان هرگز نمی‌‌میرند...