جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۰ تیر ۱۲, یکشنبه

ندا قاتلی نداشت

دنبال قاتل ندا نگردید، چون ندا قاتلی نداشت ! بلکه قاتلینی داشت !
به دستان آغشته به خون رهبران و سردمداران حکومت اسلامی جور و جفا نگاه کنید، در اصل همان‌های که فرمان قتل‌ها را صادر میکردند، قاتل ندا و ده‌ها هزار ندا در این سی‌ و دو سال بوده و هستند. و متاسفانه تمام آنهایی که رژیم جنایتکار آخوندی را به هر نحوی پیروی و حمایت میکنند، خائن بوده و در مرگ عزیزانمان شریک هستند.
این دسته از افراد چگونه میتوانند در فردای رهایی و پیروزی، که دور نیست، به چشمان میلیون‌ها نفر نگاه کنند؟
پس آگاه باشید و بیدرنگ به جمع بیشمار مردم خردمند و آزادیخواه بپیوندید تا برای شکست جنایتکاران اسلامی، بهای کمتری بپردازیم.

سرنگون باد حاکمیت اسلامی-مذهبی، با هر جناح و دسته!




۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

کوچکترین کلیسای جهان در ایران

کوچکترین کلیسای جهان در ایران

هنگامی که تهران را به طرف طبرستان ترک می‌کنیم و در ‌جادهٔ زیبای فیروزکوه پیش می‌رویم، به منطقهٔ شگفت انگیز سواد کوه خواهیم رسید . در میان جاذبه‌های کم نظیر و چشم انداز‌های این منطقه، آثار تاریخی‌ بسیاری قرار دارد، که یکی‌ از آنها عبادتگاه کوچکی در کنار جاده و در نزدیکی پل ورسک است.
این محل در واقع برای کارکنان آلمانی‌ که در پروژهٔ ساخت ٔپل کار میکردند، با مساحتی کمتر از ۱۰ متر مربع، بالغ بر ۸۰ سال پیش احداث میشود.

همانگونه که در عکس‌ها نمایان است، این کلیسا یک محراب کوچک داشته که در بالای آن پنجره‌ای قرار دارد همچنین چهار پنجره نیز در طرفین، و سقف آن شیروانی است ، در سالهای گذشته عده‌ای قصد تخریب آن را داشتند ولی‌ سرانجام توسط نیکو کاران حفظ و مرمت میشود ، اکنون مورد توجه بسیاری به ویژه هموطنان مسیحی‌ است.
در این کلیسای کوچک، هیچ کسی‌ موعظه نمیکند و ناقوسی به صدا در نمی‌آید، اما رهگذران اغلب به آن محل دنج میروند، شمعی افروخته و دقایقی را به سخن گفتن با معبود می‌‌نشینند.

این تصاویر را در پائیز سال ۱۳۸۶ هنگامی که بر روی کتاب شمال ایران کار می‌کردم، گرفتم.

کاسپین ماکان








۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه

بهار، رستاخیز زمستان

مهرآگین باد، دلهای سبزتان

نوروزی دیگر فرا رسید، در حالی‌ که سالهاست فرزندان برومند سرزمین ایران، قربانی بی‌ خردی‌ها می‌‌شوند.
آزادی جویانی که برای من و تو، اکنون پیکر پاکشان در زیر خاک، به خاک میهن مبدل شده است.
عدالت خواهانی که با نهایت بی‌عدالتی در سیاه چاله‌های حکومت، روزها را با رنجی‌ عمیق و طاقت فرسا، می‌‌گذرانند
آنانی‌ که در تبعید، فرسنگ‌ها دور از وطن و با اندوهی جانکاه، روزگار را سپری میکنند.
و سرانجام، بازماندگان که با قلبهای غمزده چشم به فردا دوخته اند.

اما امروز این سفره سبز، خالی‌ از بسیاران یاران است...
خاموش ننشینیم که بهار، رستاخیز زمستان سرد و خاکستریست.

همگان در سال جدید، در کنار هم، لبریز از امید در برابر مستبدان، بپا خیزیم، آگاهانه و یکصدا، آزادی را فریاد بزنیم...
چرا که رهایی، از آن ماست.

اندیشهٔ نو، در بهاران خجسته باد

کاسپین ماکان



برای وضوح بیشتر، روی عکس کلیک کنید.

۱۳۸۹ اسفند ۲۲, یکشنبه

Japan Earthquake سونامی در ژاپن

The children of humanity are each other’s limbs
That shares an origin in their creator

When one limb passes its days in pain
The other limbs can’t remain easy

You who feel no pain at the suffering of others
It is not fitting you be called human




بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی








۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

Greetings on this International Women’s Day


Greetings on this International Women’s Day

,Iranian women have for years fought for their rights and equality
To that end, Neda Agha-Soltan, was a part of that struggle

She was the symbol of an emancipated woman, against all discrimination, especially gender discrimination and considered the separation of religion and state the only way to arrive at such an aspiration

Neda was not a follower of any religion and yet she loved God with all her heart and soul

She hated the hijab and thought of it as utterly useless; she believed that the hijab is an

insult to both women and men

She never considered any difference between women and men and saw everyone as
equal

,On this March 8th, on the occasion of the International Women’s Day
I present this photo to the memory of Neda and in respect to women all around the world
...

Caspian Makan








۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

خجسته سالروز جهانی‌ زن

خجسته سالروز جهانی زن

زنان ایران سال هاست که برای حقوق خویش و برابر خواهی مبارزه میکنند،
در این راه، "ندا آقا سلطان" از این جمله بود.
وی سمبل یک زن آزاد اندیش و مخالف هر گونه تبعیض، به ویژه تبعیض جنسیتی بود و تنها راه تحقّق خواستههای زنان را، در جدایی حکومت از دین می دانست.
ندا از هیچ دینی پیروی نمی کرد، در عین حال عاشقانه خداوند را ستایش می کرد.
او از حجاب بیزار بود و آن را کاملاً بیهوده میپنداشت، معتقد بود که حجاب اهانت مسلّم به زن و مرد است.
میان زن و مرد، هرگز تفاوتی قائل نمیگشت و همه را یکسان مینگریست.

***

در ۸ مارس، به مناسبت گرامیداشت روز جهانی زن، این عکس را به یاد ندا و به احترام همه زنان آزادی خواه جهان، تقدیم می کنم.

کاسپین ماکان









۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

پاسخی به صحبت های اخیر آقای مهاجرانی، وزیر سابق ارشاد در دورهٔ آقای خاتمی

آقای مهاجرانی،
پیش از هر مطلبی از شما تشکر می‌کنم که مثل برخی‌ حداقل عقاید خود را پنهان نمیکنید و باد شما را به سوی خود نمی کشاند.
اما جنابعالی با وجود اینکه تا این اندازه رهبر استبداد در ایران مورد ستایشتان قرار دارد و اظهار داشتید پروندهٔ پاک و سپیدی دارند، تعجب می‌کنم چطور ایشان را تنها گذاشتید و در خارج از وطن هستید، به انگلیس پناه بردید، کشوری که سالهاست چشم طمع به ثروت سرزمین مان دارد، همان‌هایی‌ که سیاستشان یکی‌ از عوامل شوربختی و نیرنگ هاست... بگذریم، پرسش اینجاست که چگونه می‌توان از جنایتکاران و سیستمی‌ که بر اساس خون و جان انسان پای ریزی شده، انتظار اصلاح شدن داشت و بعد هم دوباره آنان را برای حاکمیت مجدد با همان اصول و ایدئولوژی برگزید؟

چرا آنگونه که شما و همتایانتان میگویید; ۸۰ میلیون مردم بایستی دوباره رژیمی‌ را انتخاب کنند که همه چیز آنها را به تاراج برده‌اند... 
رژیمی‌ که تنها دلیل بقا آن به مدت ۳۲ سال، چیزی جز جنایت و دروغ نبوده است!
به تعبیر شما، همانطور که در نطق اخیرتان به وضوح اعلام کردید، این است که برای رهایی و رسیدن به دموکراسی نباید سریع عمل کرد، یعنی ۲ سال کم است! مردم باید ۳۰ سال دیگر هم سرکوب شوند، تا عده‌ای به جای نام "اسلام"، این بار به نام "اصلاح" فرصتی بیشتر برای منصب و قدرت بیابند... پادشاهی پهلوی تنها به فاصلهٔ چند ماه فشار ممتد، سقوط کرد، هر چند شاه تلاشی برای متوجه ساختن مردم، نسبت به فریبی که از سوی بیگانگان، به خصوص اسلام گراها خوردند، نکرد، همه چیز را رها کرد و کنار کشید. گر چه حقیقت نشان میدهد که پادشاهی پهلوی نیازمند ریفرم بود، نه تغییر، که البته پذیرفته هم شده بود... آزادی‌هایی‌ که امروز مردم بخاطرش شکنجه میشوند و یا به قتل میرسند، آن هنگام در آن غرق بودند، غیر از چند مورد سیاسی، که زمینه برای بهبود فراهم شده بود...
اما به هر جهت روشن است که سردمداران حکومت اسلامی، به این سادگی‌ کنار نمی‌روند. به قول آقای خمینی که اگر همهٔ ملت بگویند نه، من میگویم بله... ولی‌ این مردم هم، مردم آن زمان نیستند، امروز خواسته‌هایشان مشخص است و در عین حال به سطوح آمده‌اند، می‌بینید که چگونه در خیابانها مرگ را می‌پذیرند ولی‌ ذلّت را هرگز... میدانید که این به اصطلاح شما انقلاب اسلامی، اولا هرگز پیروز نشد، دوما از همان سال ۵۷ تا کنون، جنبش بیداری توسط آگاهان و لایه‌های مختلفی‌ از جامعه شکل گرفته و بدیهیست جنبش مردمی سال ۸۸ هم در پی‌ آن بوده و تازگی ندارد... 
به هیچ عنوان نمی‌توان آن را انکار کرد... 
برای درک آن کافیست نگاهی‌ به رخدادهای پیش از سال ۸۸ بیاندازید و ده‌ها هزار انسانی‌ که فریاد اعتراض و آزادیخواهی داشتند... 
که رژیم آنان را با توجیح حاکمیت الهی به کام مرگ کشید. کشتار و صدها ترور، اسناد و مدارک بجایی مانده، گورهای جمعی و بازماندگان همه خود بیان گر این مطلب است. اما خون این بسیاران و جاویدنامان امروز سراپای تمام رهبران حکومت اسلامی و حامیان آنان را فرا گرفته است.

رشد و بلوغ اندیشه انقلاب ۸۸ به آنجا رسیده که شعار امروز مردم مرگ بر دیکتاتور است. 

سخن از مردمیست که شاید بتوان گفت %۱ یا حدود ۱ نفر از هر ۱۰۰ ایرانی‌ به دست خونخوارانی که شما تاییدشان می‌کنید ، تنها به خاطر عقایدشان به قتل رسیدند و حدود %۱۰ کشور را ترک کردند و بیش از %۹۵ مردم به هر شکلی‌ دچار آسیب‌های متعدد اجتماعی، روحی‌، جانی و اقتصادی گشته اند. حال چگونه می‌توان این فجایع را جبران کرد؟ و با کدامین استدلال می‌توان این تشکیلات فاسد و جنایتکاران را اصلاح کرده و دوباره اسلحه را به دست آنان سپرد؟ بهتر است خرد و خواست مردم را جدی بگیرید و به شعور ایشان توهین نکنید! فریاد رسای ملت را بشنوید و پیکرهای غرق به خون‌های سرخ را ببینید... خواست اکثریت مردم دردمند، برچیدن بساط و معرکهٔ حکومت اسلامیست!

خوشبختانه فرزندان ایران زمین بیشتر از هر زمان دیگر هوشیار هستند، به ویژه نسل جوان دیگر فریب عوام فریبی‌ها را نمیخورد و بدانید آنان بسیار سریعتر از منطق شما، دشمن را شکست میدهند و با افتخار پرچم آزادی و آزادگی را بر بلندای خاک ایران برافراشته خواهند کرد.

کاسپین ماکان
اسفند ۸۹
 
ویدئو سخنرانی‌ آقای مهاجرانی در ۲ بخش در لینک‌های زیر قابل مشاهده است:
http://www.youtube.com/watch?v=DLbGFNZVT2g

http://www.youtube.com/watch?v=6E4ClLlYo4c&feature=related





۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

دختران و زنانی که همواره مایهٔ مباهات میهن هستند

چگونه می‌توان از حقوق انسان، به ویژه مبارزه با آپرتاید جنسی‌... و بیشمار خواستهای مدنی و حتی اولیهٔ افراد، و بطور کلی‌ "اصلاحات"، در حکومت اسلامی سخن گفت، در حالی‌ که بدیهیست، جنایت و سرکوب، ذات اسلام است!؟
کجایند اسلام گرایانی که می‌‌پنداشتند؛ راه سعادت و آزادی در حاکمیت اسلام بوده و بایستی برای جستجو و حصول آن، تنها راه آقای خمینی دجال، که همانا اهداف اسلامی بوده را، پیمود...!؟
می‌توان بسیاری از اینان، از جمله رهبران اصلاحات و برخی‌ از سردمداران و بانیان تشکیل حکومت را در زیر خاک یافته و یا در غربتی، فرسنگها دور از وطن دید و در این سرانجام نیز، عده‌ای هم لابه لای دندان‌ها یا درون معده رژیم سی‌ و دوساله نمایان هستند...! 
رژیمی‌ که به خود و پرورش یافتگانش، رحم نمیکند، چطور می‌توان انتظار همسویی با حقوق مردم، و مروّت با آنان را داشت...!؟
همواره تاریخ ثابت کرده است، که استبداد مذاهب، جز عقب ماندگی، سؤ استفاده و کشتار انسان‌ها هیچ ارمغانی را به دنبال نداشته است.اکنون امید است در رخداد رنسانس در جوامع اسلام زده، بسیاران به بینش و خرد افزون دست یابند تا پس از آن، عقاید و هر گونه ایدئولژی خود را درشخصی ترین لایه‌های درونی خویش، فقط برای خود نگهدارند... !

بدانیم که این دانستگی، کلید رهایی و آزادگیست.
راز شکست دشمن، گذر از دیوار‌های نادانی و اطاعت کور است و امروز چشم امیدمان به خردمندی و شجاعت فرزندان ایران زمین است... .

دختران و زنانی که همواره مایهٔ مباهات میهن هستند.

کاسپین ماکان














۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

قتل هزاران انسان به جرم خردمندی


قتل هزاران انسان به جرم خردمندی

بهمن ۱۳۵۷ یورش دوبارهٔ بقایای اسلام، به سرزمین ایران و تشکیل حاکمیت اسلامی بر پارسیان بود...
در این بیش از سه دهه، هزاران انسان، به جرم خردمندی و آزاد اندیشی‌ به دست رهبران حکومت اسلامی، به فجیع ترین شکل ممکن به قتل رسیدند، متاسفانه عده بسیاری، این جانیان را دانسته یا نادانسته حمایت کردند، بقیه چشم‌هایشان را بستند و سکوت را ترجیح دادند.
اما به تدریج هر دو دسته خود نیز، قربانی ایده‌های ضد بشری جابران اسلامی شدند.
امید است اکنون با تفنگ آگاهی‌ و اتحاد، تا ابد، میهن را از وجود شیاطین پاک کنیم و به این ترتیب روح همهٔ جاوید نامان را خرسند و رها سازیم پاسداشت وطن و هموطن، وظیفه یکایک ماست.

کاسپین ماکان




۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

خدا اعدام شد!

خدا اعدام شد!
ادعای افراد به عنوان خدا و یا نماینده او در جهان قدمت دیرینه دارد، از این روست که ادیان و مذاهب بسیاری شکل گرفتند.
متاسفانه این موضوع در کشور ما از حدود چهارده قرن پیش، شدت گرفت و همچنان در جامعه امروز نیز ادامه یافت است، آن هم میان افرادی که همواره به دنبال امام و امامزاده می گردند تا بلکه بتوانند برای بدی و گناه، خودشان را فریب دهند.
شوربختانه این دسته از افراد هرگز نمی توانند مثل میلیارد‌ها انسان در سراسر جهان به طور عادی زندگی‌ کنند.
طبیعیست در نتیجه خرافه پرستی‌های آنان زمینه برای سؤ استفاده و چپاول ملت فراهم میشود، به همین لحاظ سال هاست که عده‌ای دچار توهماتی شده‌اند، از جمله آقای خمینی و ادامه دهندگان راه وی از جنایتکاران که بگذریم، نمونهٔ دیگری هم در سال های گذشته ظاهر شد ورزشکار مشهوری که جالب است عرض کنم این فرد برای معرفی خود به عنوان امام شمارهٔ دوازدهم آگهی هم، بویژه در شهر تهران منتشر میکرد. 
اما مردی که اخیرا در جنوب کشور ادعای خدایی کرده بود، به دستور حاکمان رژیم اسلامی اعدام، که نه در حقیقت به قتل رسید!
شایان ذکر است که این فرد در گذشته از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ میان ایران و عراق بوده است، ولی‌ پس از آن به مخالفت با همتایان خود می‌پردازد. بدون هیچ قضاوتی، توجه شما را به این نکتهٔ مهم جلب می‌کنم که اولا خدا بسیجی‌ بوده، دوماً بالاخره معلوم شد، خدا مذکر است . معلوم نیست چرا این از خدا بی‌ خبر، دنیای به این بزرگی‌ را کنار گذاشته، و در ایران ظهور کرده است؟
و تعجب از حکومتی ها! برای اینکه این خدا خودش با پای خودش آمده و اعتراف کرده؛ خود خداست.
حکومت اسلامی هم که آقای خامنه‌ای را به عنوان نماینده خدا دارد، بندهٔ مخلص خدا هم که فراوان هست، پس دیگر چرا اعدامش کردند!؟ کافی‌ بود آقای احمدی‌نژاد هم خجالت را کنار میگذاشت، میگفت که دوازدهمیست، حال اگر یک نفر هم این وسط بیانیه صادر میکرد، طوری نمی‌شد، خلاصه به این ترتیب میتوانستند با موشک‌های اتمی‌ که چینی‌‌ها برایشان ساختند، دنیا را نابود کنند، بعد هم سر فرصت، یک اسلامی اش را بسازند. برای آنکه از شرّ این زن ها هم راحت بشوند، خلقشان نکنند، که اینقدر هم به خاطرشان به گناه نیافتند، تازه آخرش هم مجبور نشوند سنگسار کنند یا بکشند یا اصلا میتوانستند بدون مو و این جور چیزها درست کنند یا از اول همه را با پارچه‌ ی روی سر، می‌‌آفریدند. به نظرم آنها حتی میتوانستند یک چیزی هم سر حیوانات کنند، تا خیالشان از آن بابت هم راحت شود که دائم مجبور نشوند که قوانین سانسور در مورد حیوانات را هم در پخش تلویزیون ایجاد کنند.
با این همه روشن شد که عوامل رژیم اسلامی، منافعشان را بر همه چیز ترجیح می دهند. 

حتی خدا را می کشند، چه رسد به مردم...!

صرف نظر از همهٔ این کنایه ها، ضمن محکوم کردن این جنایت، سردمداران رژیم باید بدانند که با هر قتلی که انجام میدهند، مردم را آگاهتر و خود را به زوال و نابودی ابدی نزدیکتر میکنند.

کاسپین ماکان


http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/01/110131_l22_egei_excution.shtml

http://www.youtube.com/watch?v=ySUOgcCWUno